احتمال جنایت در پرونده گم شدن هلنا احمدی دختربچه اصفهانی
همشهری آنلاین – حوادث: هلناسادات احمدی روز دهم خرداد امسال در پارک ناژوان اصفهان مفقود شد. آن روز او همراه خانوادهاش برای تفریح به این پارک رفته بود و دختر نوجوان برای دقایقی از خانواده دور شده تا هیزم جمع کند، اما دیگر برنگشت. اعضای خانواده وقتی دیدند خبری از هلنا نشده همه جا پارک را برای پیدا کردنش زیرورو کردند و از پلیس هم کمک خواستند، اما فایدهای نداشت و هیچ ردی از او بهدست نیامد. آنها در ادامه تصاویر هلنا را در فضای مجازی منتشر کردند و از مردم برای یافتن او کمک خواستند؛ اقدامی که به نتیجهای نرسید. در این شرایط بود که فرضیه آدمربایی مطرح و در این بین نام یک آشنا مطرح شد. تنها مظنون پرونده کسی جز شوهرخواهر هلنا نبود. او از مدتی قبل با همسرش و خانواده او دچار اختلاف شده بود و بارها آنها را تهدید کرده بود. بنابر این میتوانست انگیزه لازم برای ربودن هلنا را داشته باشد. به این ترتیب وی بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. دماد ۳۸ ساله در جریان تحقیقات اعتراف کرد که هلنا را به قتل رسانده اما هیچ ردی از جسد مقتول به دست نیامد.
پدر هلنا درباره آخرین وضعیت این پرونده به همشهری میگوید: دامادم از حدود ۲ سال قبل از این حادثه با دخترم دچار اختلاف و کشمکش بود. او مرد زندگی نبود و دخترم را اذیت میکرد. چند مرتبه تلاش کردیم آنها را آشتی بدهیم اما نشد. چند مرتبه خانه و زندگی را رها کرد و رفت اما دوباره برگشت و گفت پشیمانم.
او ادامه میدهد: روز حادثه من شهرستان بودم اما دامادم همراه همسرم، هلنا و همسرش به پارک ناژوان رفتند. وقتی همسر و دخترم سرگرم بودند و هلنا برای چند لحظه از آنها دور شده بود، دامادم دخترم را به محل نامعلومی برد و معلوم نیست چه بلایی بر سرش آورده است.
پدر هلنا میگوید: بعد از آنکه دخترم گم شد و تلاشها برای پیدا کردنش به نتیجهای نرسید، ماموران پلیس احتمال دادند که او ربوده شده باشد. وقتی از ما تحقیق کردند و از وضعیت دامادم مطلع شدند، او دستگیر شد. با اینکه ابتدا همه چیز را انکار میکرد؛ اما در ادامه اعتراف کرد که هلنا را در جایی دفن کرده است. او گفت وقتی دیده دو نفر به جان هلنا افتاده و او را خفه کردهاند جسدش را در آنجا دفن کرده است و دو قاتل هم با دیدن او فرار کردهاند.
پدر هلنا کوچولو در ادامه میگوید: دامادم هر روز حرف تازهای میزد. یک مرتبه گفت به دو مرد غریبه گفته هلنا را به خودشان ببرند و او را به قتل برسانند. هر بار حرف تازهای میزد که هیچ کدام به نتیجه نمیرسید اما معلوم بود که او در گم شدن دخترم دست دارد. یک مرتبه حتی اعتراف کرد که او را در جایی دفن کرده که ماموران او را به آنجا بردند و حتی حفاری هم کردند اما جسدی پیدا نکردند و معلوم نیست چه بر سر دخترم آمده است.
این مرد درباره دلیل کینه دامادش از خانواده آنها میگوید: من یک خودرو داشتم که به دامادم داده بودم که با آن کار کند. اما وقتی این اختلافات پیش آمد و دخترم را اذیت کرد خودرو را از او پس گرفتم. دخترم هم مقداری طلا دست او داشت که طلاهایش را گرفت و بعد از آن بود که دامادم چند مرتبه تهدید کرد که انتقام میگیرد. او یک مرتبه میخواست ماشینم را سرقت کند اما نتوانست. قبلا هم چند مرتبه دیگر همسر و دخترانم را به پارک ناژوان برده بود و میخواست هلنا را بدزد اما نتوانسته بود.
او درباره آخرین وضعیت این پرونده میگوید: امیدوارم آنچه که دامادم گفته صحت نداشته باشد و دخترم زنده باشد؛ اما ماموران هم گفتند به احتمال ۹۰ درصد او هلنا را به قتل رسانده است. آنها با کمک سگهای تجسس که از تهران آورده بودند چند جا را بررسی کردند. حتی داخل ماشین دامادم هم بررسی شد و آنها آثاری از وجود هلنا در آنجا به دست آوردند و همه چیز نشان میدهد که دامادم هلنا را ربوده است. حالا اما هم چند ماهی میشود که به اتهام آدمربایی و قتل عمد در زندان است و تحقیقات در این باره ادامه دارد. او قبل از اینکه وارد بند زندان شود قتل را به گردن گرفته بود، اما حالا گفتههای قبلیاش را انکار میکند و میگوید اصلا از ماجرای گمشدن النا اطلاعی ندارد و بیگناه است.